اگر بپذيريم كه «فرهنگ، آن چيزي است كه زندگي و ارزشهاي انساني را به وجود ميآورد» و با لحاظ كردن ديدگاه مكتبي و اعتقاديمان آن را «مجموعه نظام ارزشي اسلام در همه جوانب فردي و جمعي كه مشتمل بر كليه روابط اعتقادي و عملي در ابعاد سياسي، اخلاقي، اقتصادي، اجتماعي، نظامي، علمي، فلسفي و مراحل سلوك باطني است» بدانيم، آنگاه بهتر ميتوانيم به اهميت و ارزش شهادت به عنوان يك فرهنگ تاثيرگذار و اصيل و نقشي كه در اصلاح امور جامعه دارد پيببريم.
«شهادت» در لغت به معاني: گواهي دادن، كشته شدن در راه خدا و شهيد گرديدن است. عالم شهادت در مقابل عالم غيب آمده است و «شهيد» يعني: حاضر، شاهد، عالم به غيب و حاضر، يكي از اسماي حسناي خدا و سرانجام كشتة در راه خدا و دين؛ روشن است كه مراد ما از شهادت همان كشته شدن در راه خداوند است كه در درجه اول موجب سعادت و رستگاري شهيد و آنگاه سبب اصلاح نابسامانيهاي جامعه ميگردد. خون شهيد موجي در جامعه برميانگيزاند كه خوبيها و نيكوييها را ترويج ميكند و بديها و مفاسد را از بين ميبرد. اگر سالار شهيدان، حضرت حسين بن علي (ع)، هدف از قيام خود را «اصلاح در اُمّت جَدِّ خويش» ميدانست، آيا جز به اين معنا بود كه خون پاك او و ياران فداكار و از خودگذشتهاش امر به معروف و نهي از منكر را در جامعه استقرار ميبخشيد و نقش مؤثري در بيداري مردم و ايستادگي آنان در مقابل ظلم و جور بيحد و حصر حاكمان زمانه ايفا ميكرد؟ و به راستي كه آن حضرت چه هوشمندانه و از سر درايت و فراست به اين نكته پي برده بودند. تعبير زيبا و رساي قرآن كريم كه «شهيدان را نه مردگان، بلكه زندگاني ميداند كه روزيخور خوانِ گسترده پروردگار خويش هستند» و جملاتي همچون شهيد قلب تاريخ است، شهيد شمع تاريخ است، گرداگرد كلمه شهيد را هالهاي از نور فرا گرفته است» و ... كه به ويژه در عصر انقلاب و دوران دفاع مقدس زبانزد خاص و عام شده بود، گوشههايي ديگر از ارزش و اهميت شهيد و شهادت را به نمايش ميگذارد. در مقاله حاضر به بررسي مواردي چون 1- مروري گذرا بر حضور شهادت در شعر فارسي تا پيش از انقلاب اسلامي 2- فرهنگ شهادت و تصوير شهيدان در آيينه شعر انقلاب اسلامي 3- نمونههاي شعر شاعران دفاع مقدس در فرهنگ ايثار و شهادت خواهد پرداخت.
تحليل محتواي وصيت نامه شهداي جنگ تحميلي
علي ذبيحي علي تپه
وضيتنامه نويسي از سنتهاي مؤكد در فرهنگ اسلامي، است كه در قرآن كريم، سنت و سيره بزرگان ديني و اجتماعي براي آن اهميت زيادي قائل ميباشند. البته اين بزرگان در وصيتنامهها به مسائل بسيار مهمي توجه نمودهاند، اما اين موضوع در جريان جنگ تحميلي به طور كلي تغيير اساسي يافت و محتواي آن از باورها، انگيزهها، ارزشها و اعتقادات رزمندگان نشأت گرفت. شناسايي مؤلفههاي شهادت طلبي به منظور آشنايي هرچه بيشتر به ماهيت وصيتنامهها به روش كتابخانهاي و اسنادي (به صورت سند تاريخي دست اوّل) هدف اساسي اين مقاله ميباشد، كه در اين راستا با در نظر گرفتن اسناد مربوط به وصيتنامهها در بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس به طور تصادفي و نيز كتاب سنگرسازان بيسنگر- 4 (وصايا) در قالب مصاديق ارزشي و موضوعي سعي نمودهايم كه مقولات فرهنگي (جهاد، ذكر و...)؛ اجتماعي (ملت، ميهن، خانواده و...) و سياسي (دفع تجاوز و...) مورد مطالعه قرار گيرد. نتايج بدست آمده حاكي از آن است كه توزيع فراواني يك مضمون برحسب واحدهاي عنوان شده به يك نحو بوده است. به عبارتي اغلب مفاهيم در وصيتنامهاي چندين بار تكرار شده است، سپس در وصيتنامهاي ديگر نيز مفاهيم آن تكرار شده است. همچنين مفاهيم كلي وصيتنامه يكي است و همگي بر مبناي توجه به تفكر اسلام با جنبه توصيفي ميباشند. مثلاً ذكر و اتكال به خدا، اين مضمون در كلية وصيتنامهها به يك مفهوم برداشت ميشود.
از سويي ديگر كلية وصيتنامههاي مورد بررسي از سياست ارزشي نشأت گرفته ميباشند و اين سياست ارزشي حاكي از تأثير فرهنگ اسلام بر مردم، خصوصاً با يك مرحله پس از پيروزي انقلاب اسلامي را كه پشت سر گذاشته است، ميباشد.
خلاصه آن كه كلية مقالات موضوعي و ارزشي به كار رفته در وصيتنامهها با مسائل و ارزشهاي اسلامي يك ارتباط تنگاتنگ و تفكيك ناپذير دارد و اين عوامل يكي از مهمترين عوامل شهادت طلبي نيروهاي رزمنده در جبهه محسوب ميشود.
واژههاي آسماني (بررسي و تحليل محتوايي وصيتنامه شهدا)
بهاره رجبي- اعظم شاهمردي
هشت سال دفاع مقدس بسياري از نقاط پر بركت زندگي انسانهاي والا را به معرض نمايش گذاشت. سالخوردهها، جوانان، نوجواناني از اين مرز و بوم به نداي پير و مراد خود لبيك گفته و زندگي دنيايي را وداع گفته و راهي سرزمين نور و معنويت شدند تا آنجا استاد دانشگاه عشق و ايثار شدند و به ما درسهايي دادند كه تا ابد در جان و دلمان حضور خواهد داشت.
هدف شهيدان همانند سالارشان ابا عبدالله الحسين (ع) از بين بردن ظلم و فساد بود. آنها به سرزمين عشق و ايثار پاي نهادند تا به ما نشان دهند بايد از دنيا بريد و به ملكوت اعلا پيوست. ميشود فارغ از بسياري از مسائل بيهوده و دنيوي به وادي نور قدم گذاشت و اسوه شد. آنها آموخته بودند كه بايد دست ظلم قطع شود و از ناموس و وطن خود دفاع كرد و همواره آزاد و آزاده بود.
آري اصلاح طلبان واقعي شهيدان هستند. امروز كه سالها از آن روزهاي حماسه و رشادت گذشته است و گذر زمان سعي دارد ناجوانمردانه گرد فراموشي بر چهره آن ايام و مردانش بپاشد و در برگهاي نمدار و كهنه تاريخ پنهان سازد، وظيفه ماست كه با تحقيق و مطالعه زندگي و آثار شهيدان راه و شيوه آنها را زنده نگهداريم تا انشاءالله زمينهاي باشد براي تربيت نسلهاي ديگر.
در اين مقاله، سعی شده است با مطالعه و بررسی وصيت نامه تعدادی از دانشجويان، فرهنگيان، نيروهای ارتشی، بسيجی، روحانيون، دانش آموزاني که به فيض عظيم شهادت نايل شدهاند، نکات کليدی و خط فکري و انديشه های ناب شهدا که از چشمه حکمت و معرفت پير و مراد شان امام خمينی سيراب گشته، استخراج شده و مورد تحليل واقع شود.
در وصيتنامه شهدا نقاط مشترک بسيار زيادی ديده میشود که نشان دهنده روحيات، افکار و عقايد يکسان در آنها بوده و يک سری تفاوتها وجود دارد که به ويژگيهای فردی هر کدام از آنها مربوط می شود.
واژگان كليدي: شهيد- وصيتنامه- ولايت فقيه- مناجات- اسلام- انقلاب- خداشناسي- بينش سياسي- وحدت- از خودگذشتگي- دانشگاه- حوزه- علم- پيروي- عشق- حجاب- امام- توصيه- اباعبدالله الحسين- امام زمان- گريه- انگيزه- اطاعت- دنيا- تكليف- حقالله- حقالناس
نقش روحانيت در دفاع مقدس
نيره زهدي شايان- نرجس زهدي شايان
اگر شهادت نميبود دين از هم ميپاشيد.
«امام صادق (ع)»
با پيروزي انقلاب اسلامي و از دست رفتن منافع نامشروع جهانخواران بويژه آمريكا در ايران سلسله توطئههاي استكبار شرق و غرب عليه مردم ما آغاز شد كه مهمترين آنها جنگ تحميلي از سوي رژيم بعثي عراق بود. اين حادثه به عنوان نقطه عطفي در روند تاريخ انقلاب اسلامي آثار و نتايج متعددي را به دنبال داشت- دوران هشت ساله دفاع مقدس تجليگاه، پيوند مستحكم رهبري و امت اسلامي بود و در نوع خود امري كم نظير است كه تنها در تاريخ صدر اسلام ميتوان نمونههايي از چنين عشق و وفاداري متقابل و دوجانبه را سراغ گرفت.
جنگ تحميلي، فرصتي مغتنم براي حوزهها بود. خاطرهي حضور عالمان را در جبهههاي جهاد تكرار كرد و همگامي روحانيت و ملت را در ايام سختي و عسرت نشان داد. عالمان دين در طول تاريخ ايران زمين، مدافع استقلال و وحدت ارضي كشور بودند و در اين راه، نقش پيشگامي خود را بارها و بارها نشان دادهاند.
ملت به ويژه عالمان دين و روحانيون وحدت و حضور يكپارچهشان و گسترهي مدافعان در شكل نيروهاي بسيج كه نقش حياتي و كارساز برعهده داشتند، ديگر ويژگي ممتاز و بيسابقهي دفاع مقدس است. تمسك فرماندهان و رزمندگان به فرهنگ ناب اسلامي، الهام گرفتن از باورهاي ژرف ديني، اقتدا به سيرهي جهادي معصومان (ع) به ويژه نهضت حركت آفرين عاشورا، آراسته شدن به ارزشهاي پيروزي آفرين اسلامي و اميد داشتن به امدادهاي غيبي از جمله اين ويژگيهايند. همچنين، استفاده قابل قبول از سلاح تبليغات و نيز هنر و ادبيات در جهت خنثي كردن تهاجم تبليغاتي دشمن و افزايش روحيه رزمندگان را بايد از ويژگيهاي دفاع مقدس برشمرد.
رهبري امام خميني در ميان عوامل معنوي و فرهنگي تأثيرگذار در دفاع مقدس از برجستهترينها است.
امام با نگرشي معنوي، قواي روحي و معنوي ملت را براي آفريدن حماسهي پرشكوه و شگفتانگيز دفاع مقدس بسيج كرد.
در دفاع مقدس امام در لباس مقدس روحانيت به عنوان فقيهي جامع الشرايط در جايگاه رفيع و بسيار حساس فرماندهي كل نيروهاي مسلح قرار گرفت و نبردي سخت و طاقتفرسا را هدايت كرد. امام با هوش و ذكاوت خدادادي و ايمان استوارش و با الهام از فرهنگ غني اسلام و سيرهي پيشوايان معصوم (عليهم السلام) تدابيري شگفت و شيوههاي نو ابداع كرد و از آزمون رهبري و هدايت كلان دفاع مقدس سربلند بيرون آمد.
نظر به اهميت موضوع هدف از گردآوري مقاله پژوهشي حاضر آشنايي با نقش روحانيت در دفاع مقدس است.
بررسي نقش فرهنگ عاشورا، جهاد و شهادت طلبي در دفاع مقدس
نرگس سابعي
شناخت حادثه عظيم عاشورا چراغي است پرفروغ فرا روي نسلهاي بشري. براي تشخيص رهيافتهاي عزت و سربلندي و سرافرازي در ميان طوفانهاي وحشتناك حوادث و تحولات سياسي، اجتماعي و تاريخي، اين شناخت با توجه به ابعاد گوناگون و دامنه وسيع اين حماسه خونين، نيازمند بررسي عميق، همه جانبه و دقيق است. كشف حقايق مربوط به زمينههاي پيدايش قيام خونين عاشورا و تشريح نقاط تاريك و مبهم آن و حذف پيرايههاي ناروا و تحريفهايي كه از جانب دشمنان و معاندان آگاه و در پارهاي موارد دوستان جاهل و نا آگاه به اين نهضت مقدس و الهي نسبت دادهاند، از جمله بديهيترين و ضروريترين اقدامهايي است كه ما را به شناخت صحيح علمي و واقعبينانه واقعه عاشورا رهنمون ميشود.
اين تحقيق تحت عنوان فرهنگ عاشورا و شهادت در منابع اسلامي و نقش واقعه عاشورا و جهاد و شهادت در تكامل فرد و اجتماع و دفاع مقدس تدوين گرديده است. همانطور كه از مفهوم شهادت بر ميآيد و از آنجائي كه به عنوان يك ارزش والا شناخته شده و اغلب با هدف نيل به مقاصد بلند انساني و ملي و آرمان گرائي و عقايد مذهبي انجام ميگيرد، ميتوان اين برداشت را نمود كه فرد شهادت طلب براي انجام اين كار خود بايد به درجهاي از تكامل روحي و فكري رسيده باشد كه توان انجام چنين كار بزرگ و با ارزش را داشته باشد. در اين تحقيق كه به روش كتابخانهاي مبتني بر مطالعه و استفاده از 17 منبع انجام گرفته است، در ارتباط با فرهنگ عاشورا و قيام حسيني و شهادت و روحيه ايثارگري و شهادت طلبي و جهاد و نقش آنان در سربلندي و افتخار يك ملت تحت ظلم و براندازي ظالم و سرنگوني استكبار به واسطه جهاد عليه ستم سخن رفته و به اختصار مطالبي در اين رابطه آمده است.
شهادت يكي از مفاهيمي است كه فقط در محدوده اديان معنا ميدهد هر چند در همه ملتها و كشورها اگر كسي در راه هدفهاي ملي كشته شود به او شهيد ميگويند و همه كشورهائي كه امروز نام و آوازهاي دارند و تاريخي پشت سر آنهاست، كساني را به عنوان شهيد در ميان خودشان ميشناسند و به آنها افتخار ميكنند و ياد آنها را گرامي ميدارند كه در برهههايي از تاريخ آن كشور و ملت، در راه هدفهاي ملي يا حفظ استقلال ملي، جنگ كردند و كشته شدند، اما در حقيقت نام و معناي شهيد در جايي صادق ميباشد كه دين مطرح باشد.
حقيقت هر انساني، خواسته و فكر و هدف و راه اوست. كسي كه براي هدفهاي شخصي و دنيايي كشته ميشود، آن هدف هم با او دفن ميشود و از بين ميرود. اما هدفي كه الهي و قائم به غيب و خواست الهي است و انسان در راه آن فداكاري ميكند، با مردن انسان نميميرد. البته همين هدفهاي خدايي هم ممكن است از بين بروند، اما از بين رفتن آنها و پايمال شدنشان در صورتي است كه در آنها مجاهدتي صورت نگيرد. اگر كسي در راه هدفهاي والاي الهي مجاهدت كرد و زحمت كشيد و بعد كشته شد، آن هدف زنده و او هم كه قائم به هدف است، زنده ميماند و از بين نميرود. شهادت، مرگ انسانهاي زيرك و هوشيار است كه نميگذارد اين جان به رايگان از دستشان برود و در مقابل چيزي عايدشان نشود. اين جان، سرمايه اصلي است. انسانهاي زيرك از گذشتگان درس ميآموزند و به موقع در شرايط حساس آموختهها و تجربيات را به كار ميبندند. ما مسلمانان از نبرد امام حسين (ع) در عاشورا كه نبرد حق عليه باطل بود و به دنبال شهادت امام كه قيام خون بود خطبه حضرت زينب عليهما السلام به بازماندگان و جهانيان بسيار مهم است و به ما ميگويد كه هر خون ريخته شده مظلوم پيامي به دنبال دارد كه بايد توسط بازماندگان گفته شود و به گوش عالميان برسد و در اين صورت است كه با مجاهدت بازماندگان و رساندن پيام، ظالم رسوا شده و خونها در رگ و غيرت انسانهاي سالم ميجوشد و تا برطرف شدن ظالم قيام ادامه خواهد داشت و در نهايت ظالم مغلوب و ظلم از بين ميرود، عدالت و صلح جايگزين خواهد شد و ابهت و اقتدار معنوي امروز اسلامي كه مشاهده ميكنيد، ناشي از همين شهادتها و مجاهدتهاي فرزندان اين آب و خاك ميباشد كه باعث تقويت نظام اسلامي شده است و امروزه به فضل همين شهادتها و به بركت خون شهداي ما انجام دادند و دنياي استكبار و دولتهاي مستكبر را وادار به پذيرش و تحمل اسلام و جمهوري اسلامي كردند و البته نبايد از مكر و حيلههاي آنان غافل باشيم و بايد راه شهدا را كه راه فداكاري بر اسلام و سربازي براي انقلاب و تقويت نظام اسلام بود، دنبال كنيم و همه ما موظف به حفظ نظام هستيم و انشاءالله بايد طوري حركت كنيم كه موجب رضاي شهدا از صدر اسلام تاكنون باشيم.
مؤلفههاي انسان كامل
محمد حسين شاعري
در هر دين و فرهنگي، وجود افراد شهادت طلب و از جان گذشته و فداكاري در راه ارزشهاي اساسي آن آيين و فرهنگ بسيار مهم است. هر فرهنگي با انگيزههاي خاصي كشته شدگان در مسير ارزشهاي آن فرهنگ را «شهيد» مينامد. شهادت طلبي فداكاري و كشته شدن در راه ارزشهاي هر جامعه براساس انگيزههاي مورد قبول آن جامعه است.
روان شناسان، جامعه شناسان و علماي اديان هر كدام با نظريهها، روشها و شيوههاي خاص خود به دنبال كشف راز شهادت طلبي هستند. آنها ميخواهند بدانند شهادت طلبي توسط چه افرادي، با چه ارزشها و انگيزههايي صورت ميگيرد. سياست مداران و نظاميان نيز به نحوي با كاركردهاي شهادت طلبي مواجه هستند.
جنگ طلبي و تروريسم در مكتب اسلام امري مذموم و مطرود است؛ اما فداكاري، جهاد و شهادت طلبي امري مطلوب و زيباست. در اين مقالهي تحقيقي، پس از بررسيهاي نظري، به تحليل محتواي وصيتنامهي جامعه آماري 52 نفر از شهيدان فرهنگي استان گلستان پرداختيم. در اين بررسي ما سه سؤال اساسي را مطرح ساختيم كه عبارتند از:
1- آيا شهادت طلبي با خدا خواهي در ارتباط است؟
2- آيا شهادت طلبي با دگر خواهي مرتبط است؟
3- آيا شهادت طلبي با خوديابي مرتبط است؟
پس از تعيين مقولاتي براي هر يك از اين متغيرهاي اصلي، و با استخراج از وصيتنامههاي جامعهي آماري نتيجهي تحقيق به صورت زير بود:
متغير خداخواهي: 67/45% (عشق به خدا 71/14 ، پيروي از قرآن 37/13 ، اطاعت از ولايت 58/17)
متغير دگرخواهي: 19/19% (دفاع از انقلاب 17/7 ، نوعدوستي 57/6 ، وطن دوستي 24/6%)
متغير خوديابي: 34/34% (ميل به جاودانگي 17/7 ، حق طلبي 98/6 ، عدم وابستگي به دنيا 54/7 ، زيبايي گرايي 43/6 ، احساس تكليف 20/6 )
اين نتيجه نشان ميدهد كه آنچه شهيدان اين جامعه آماري به دنبال آن بودند، همان مؤلفههاي موردنظر انسان كامل است. چرا كه انسان كامل به دنبال وصول و نزديكي به سرچشمهي كمال يعني خداوند است.
از طرفي انسان كامل نميتواند از سرنوشت انسانهاي ديگر و خلق خدا غفلت كند؛ چرا كه توجه به سرنوشت انسانهاي مظلوم مورد تأكيد خداوند است. از طرف ديگر، انسان كامل به دنبال خوديابي است؛ چرا كه درك ارزشهاي والاي انساني و كرامت نفس و خودشناسي با خداشناسي مرتبط است. اصولاً در عرفان اسلامي خوديابي، خداخواهي و دگرخواهي با يكديگر ارتباط كامل دارند. متغيرها و مقولات استخراج شده از وصيتنامههاي شهيدان نشان ميدهد كه آنان شهادت طلباني بودند كه قبل از شهادت همواره آرزوي شهادت داشتهاند و شهادت را بهترين و زيباترين مرگ تلقي نمودهاند. انگيزههايي نيز آنان مطرح كردهاند. در واقع، «انگيزههاي معنوي» هستند. اين انگيزهها در همه فرهنگها و تمدنهاي والا مورد تأكيد و احترام هستند. اين شهيدان خداوند را سرچشمهي كمال و جمال ميدانستند و فداكاري در راه معبود ابدي و ازلي را بهترين راه وصول به حقيقت تلقي مينمودند. اگر آنان در وصيتنامهها به مفاهيمي چون آزادگي، عدالت، بقائي طلبي، دگرخواهي، وطن دوستي، دفاع از مظلومان و ... و يا مجموعهاي از اين مقولات اشاره نمودند، به خاطر آن بود كه اين مفاهيم مورد تأييد خداوند و قرآن بود. توجه همزمان اين شهيدان به مقولات احساسي، حماسي، سياسي، اخلاقي، عقلايي و ديني بيانگر پيچيدگي و كمال اين انگيزهها است و در واقع تجلي آرمانهاي انسان كامل است؛ چرا كه خداخواهي، دگرخواهي و خوديابي عصارهي ارزشها و انگيزههاي معنوي هستند. اين جاست كه ما به جملهي معروف امام شهيدان خميني كبير پي ميبريم كه فرمودند: «ما براي درك مقام شهيدان راهي طولاني در پيش داريم.»
به هر حال، اگر بخواهيم انگيزهها و ارزشهاي شهدا را جاودانه نگه داريم، بايد به عوامل مخالف با اين انگيزهها و ارزشهاي اساسي مقابله كنيم. چرا كه اين سه انگيزه اصلي فلسفهي خلقت و راز بعثت انبيا و عصارهي ارزشهاي انساني و خلاصه همان وصول و حصول به آرمانهاي «انسان كامل» است و غفلت از آنها جامعه را از درك ارزشهاي انساني و آرمانهاي الهي دور ميكند.
بررسي و تحليل محتواي وصيتنامه شهيدان
ناهيد شاهرخي
هشت سال دفاع مقدس جوانان برومند اين سرزمين در برابر استكبار جهاني, صحنههاي بي نظيري از شهادت و ايثار را خلق كرد كه اگر ضبط و تفسير و توزيع آن اهتمام نورزيم, به فرهنگ عمومي مردم اين مرز و بوم, ستم و جفايي جبران ناپذير روا داشتهايم. خلق اين آثار و اعجاب آور و حيرت انگيز كه طبق فرمايش آن مقتداي سفر كرده, به جز در برهه اي كوتاه از صدر اسلام همانند ندارد؛ حجت را بر همگان به اتمام رسانيده است و شاعر امروز ايراني مي تواند يك بار ديگر همانند فرزانه طوس, مثنوي حماسه بسرايد و اين بار قهرمان شعرش نه رستم دستان كه شهيدان بزرگواري چون همت و باكري باشند؛ ميتواند مثنوي معنوي را جاني دوباره بخشد و تمثيلها را از صحنههاي نبردي انتخاب كند كه كمترين بها و بهانه اش خون و جان است. عارف فرزانهي ايراني, امروزه ميتواند تذكره الاوليايي ديگر با مضمون اين شهيدان گمنام به رشته تحرير در آورد، ميتواند بوستاني ديگر بسرايد و گلستاني نو بيافريند و اسرارالتوحيد را تفسيري دگر نمايد. مفسر اهل علم ما ميتواند يك بار ديگر مقام مولا علي (ع) در نهج البلاغه را نصب العين خويش قرار داده, معناي كلام حضرتش را اين بار در چهره معصوم بسيجي شهيد جستجو كند كه ره صد ساله را يك شبه پيموده است، آن جا كه ميفرمايد:
«امواج علم بر اساس حقيقت ادراك و بصيرت آنها هجوم برد و يكباره آنان را احاطه نمود و جوهر ايمان و يقين را به جان دل خود مسّ كرد و آن چه را كه خوشگذرانها سخت و ناهموار داشتند, نرم و ملايم و هنجار انگاشته و به آنچه جاهلان از آن در وحشت و ترس بودند انس گرفتند. فقط با بدن خاكي خود همنشين دنيا شدند؛ با روحهايي كه در بلندترين قله از ذروه قدس عالم ملكوت آويخته بود. ايشانند در روي زمين جانشينان خدا و داعيان بشربه سوي دين خدا. آه ! آه ! چقدر اشتياق زيارت و ديدارشان را دارم؟»
براستي آيا مولا مشتاق ديدار جواناني نيست كه به عشق مولا از همه چيز خود گذشتهاند تا دين خدا را ياري كنند؟
آري, از اين منظر بايد يكبار ديگر به خاطرات رزمندگان اسلام و وصاياي ايشان مراجعه كرد و آن حادثه هاي تكرار نشدني را دوباره و صد باره خواند و از وصاياي آنها براي تفسير و تأويل عرفان و حكمت اسلامي بهره جست و فهميد كه در اين نبرد, رابطهي سلاح و ايمان, رابطه لازم و ملزوم است. هرگاه ايمان باشد, سلاح مؤثر است و لاغير. و هرگاه صداقت باشد, پيروزي تابع است. در اين مقاله كوتاه، سعي شده علاوه بر تحليل محتواي وصيت نامه شهدا, نمونههايي بينظير از اخلاص و پيشگوييهاي رزمندگان عزيز و پاك اسلام در مورد شهادت خودشان نيز ذكر شود. نهايتاً منظور و مقصود آن بوده كه الهي بودن راه و مسير شهدا مشخص گردد, درجه ايمان و اخلاص آنها ثابت شود و هدف الهي آنها در تمام زمينههاي زندگي و جامعه دنبال گردد. مخصوصاً براي نسل سوم انقلاب كه چندان اطلاعي از سختي هاي جنگ و دفاع مقدس و ... ندارند, جانبازيها و ايثارگريهاي شهدا بيان شود. در كتابهاي درسي آنها وصيتنامههاي فرماندهان و سرداران بزرگ قيد شود.
محورهاي مهم وصاياي شهداي جهادسازندگي استان همدان در دوران دفاع مقدس
حسين شرفي
با تجاوز رژيم بعث عراق و آغاز جنگ تحميلي، جهادگران جهاد سازندگي با سيل خروشان امت اسلامي در اجابت امر مولا و مقتدايشان، امام خميني (ره)، همراه و همنوا شدند تا دشمن متجاوز را در سيلاب نفرت و خشم خود غرق نمايند. جهاد سازندگي كه فقط چند ماه از تولد مباركاش سپري شده بود و جهاد گرانش با ارائه خدماتي ارزشمند و صادقانه و در جهت زدودن غبار ظلم و استثمار از چهره محرومترين اقشار جامعه روستايي جهاد اكبرشان را آغاز ميكردند، با تجاوز ارتش بعث به ميهن اسلامي باب آزمون الهي ديگري را در پيشگاه خويش مشاهده كردند و با سلاح صداقت و اراده اين باب را فتح كردند تا جهاد اصغرشان را در اين وادي تجربه كنند. جمعآوري، ارسال و توزيع هداياي مردمي در ميان رزمندگان توسط جهاد سازندگي بهانه مناسبي شد تا جهادگران، رسماً قدم در عرصه دفاع مقدس گذارده و نقش آفرين فعاليتهاي مهندسي طي 8 سال جنگ نابرابر باشند. نام گردان مهندسي الغدير كه حلقه الفت و دوستي جهادگران استان همدان را تشكيل ميداد، براي اقشار جامعه فهيم شهري و روستايي همدان نامي كاملاً آشنا است. قريب به 9 هزار مورد اعزام از طريق پشتيباني و مهندسي جنگ جهاد سازندگي استان همدان انجام پذيرفته كه از اين تعداد 90 نفر به درجه شهادت نائل شدند.
60 درصد از شهدا را متولدين روستا تشكيل دادند. مسنترين آنها با درك 57 بهار جاودانه گشته و 7 تن از شهدا با تأسي از نوجوانان حماسه عاشورا در سن 17 سالگي كربلايي شدند. 64 درصد از شهدا متأهل و 36 درصد مجرد ميباشند و تعداد 482 نفر به درجه جانبازي نائل شدند.
در اين تحقيق، برآنيم كه به تحليل محتوايي وصاياي چهل شهيد خونين بال جهاد سازندگي بپردازيم تا محورهاي عمده براي نسل آينده روشن و مبرهن گردد.
فرهنگ عاشورا و دفاع مقدس
مريم شمخاني
در اين مقاله، به «فرهنگ عاشورا و دفاع مقدس» اشاره شده است.
فرهنگ عاشورايي كه در همهي زمانها زمينهساز قيامها و مقاومتهاي شيعيان و گاهي غيرشيعيان بوده است.
و حال چند سؤال مطرح است: فرهنگ چيست؟ فرهنگ عاشورا كدام است؟ و فرهنگ عاشورا در دفاع مقدس كشور اسلامي ايران چه نقشي داشته است؟
فرهنگ، شيوهاي شايسته براي فعاليتهاي مادي و معنوي انسانهاست كه مستند به طرز تعقل و احساسات آنان است و قدرت و دامنهي لذائذ زندگي را بسط ميدهد و خود نيز بسط مييابد.
فرهنگ عاشورا همان شكوه و عظمتي است كه در كيفيت رفتار شايسته و بينظير حادثه آفرينان اين واقعهي بزرگ نهفته است تا ظلم ستيزي در برابر يزيد زمان، احياي اسلام در هنگام ركود و فراموشي آن، امر به معروف و نهي از منكر به هنگام تسلط فاسقان، اقامه نماز به عنوان ذكر خدا در هر شرايطي، تقديم جان خود در راه خدا در قالب شهادت طلبي به نمايش درآورد.
آنچه باعث پيروزي انقلاب اسلامي شد، روحيهي ظلم ستيزي و قيام عليه طاغوت زمان بود و عامل حفظ و تداوم انقلاب در برابر تهاجم دشمن الهام از فرهنگ عاشورا است كه تمام صحنههاي دفاع مقدس قابل لمس است. مردم ما در انتخاب شهادت به عنوان زندگي جاويد، عشق به مولا تا پاي بذل جان، سبقت گرفتن در رسيدن به معبود و استقبال از مرگ، شكيبايي بازماندگان شهدا، انتقال پيام شهدا و افتخار به شهيدان اين دفاع مقدس، به حادثه عاشورا و پيام آوران آن تأسي كردند و نشان دادند كه عاشورا و فرهنگ آن ابدي است و غبار گذشت زمان آن را به درد فراموشي گرفتار نميسازد.
راههاي حفظ و انتقال فرهنگ ايثار و شهادت به نسلهاي آينده
مرتضي شوشتري
نظرات شما عزیزان: