این سوره مبارکه در شهر مکه نازل شده است و شامل 99 آیه می باشد.
﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾
الَرَ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِينٍ
﴿1﴾
الر، این آیات کتاب، و قرآن مبین است.
رُّبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْ كَانُواْ مُسْلِمِينَ
﴿2﴾
کافران (هنگامى که آثار شوم اعمال خود را ببینند،) چه بسا آرزو مىکنند که اى کاش مسلمان بودند!
ذَرْهُمْ يَأْكُلُواْ وَيَتَمَتَّعُواْ وَيُلْهِهِمُ الأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
﴿3﴾
بگذار آنها بخورند، و بهره گیرند، و آرزوها آنان را غافل سازد؛ ولى بزودى خواهند فهمید!
وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلاَّ وَلَهَا كِتَابٌ مَّعْلُومٌ
﴿4﴾
ما اهل هیچ شهر و دیارى را هلاک نکردیم مگر اینکه اجل معین (و زمان تغییر ناپذیرى) داشتند!
مَّا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ
﴿5﴾
هیچ گروهى از اجل خود پیشى نمىگیرد؛ و از آن عقب نخواهد افتاد!
وَقَالُواْ يَا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ
﴿6﴾
و گفتند: «اى کسى که «ذکر» ( قرآن) بر او نازل شده، مسلما تو دیوانهاى!
لَّوْ مَا تَأْتِينَا بِالْمَلائِكَةِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ
﴿7﴾
اگر راست مىگویى، چرا فرشتگان را نزد ما نمىزورى؟!»
مَا نُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَا كَانُواْ إِذًا مُّنظَرِينَ
﴿8﴾
(اما اینها باید بدانند) ما فرشتگان را، جز بحق، نازل نمىکنیم،؛و هرگاه نازل شوند، دیگر به اینها مهلت داده نمىشود (؛و در صورت انکار، به عذاب الهى نابود مىگردند)!
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ
﴿9﴾
ما قرآن را نازل کردیم؛ و ما بطور قطع نگهدار آنیم!
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الأَوَّلِينَ
﴿10﴾
ما پیش از تو (نیز) پیامبرانى در میان امتهاى نخستین فرستادیم.
وَمَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ
﴿11﴾
هیچ پیامبرى به سراغ آنها نمىآمد مگر اینکه او را مسخره مىکردند.
كَذَلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ
﴿12﴾
ما اینچنین (و از هر طریق ممکن) قرآن را به درون دلهاى مجرمان راه مىدهیم!
لاَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الأَوَّلِينَ
﴿13﴾
(اما با این حال،) آنها به آن ایمان نمىآورند؛ روش اقوام پیشین نیز چنین بود!
وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا مِّنَ السَّمَاء فَظَلُّواْ فِيهِ يَعْرُجُونَ
﴿14﴾
و اگر درى از آسمان به روى آنان بگشاییم، و آنها پیوسته در آن بالا روند...
لَقَالُواْ إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ
﴿15﴾
باز مىگویند: «ما را چشمبندى کردهاند؛ بلکه ما (سر تا پا) سحر شدهایم!»
وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاء بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ
﴿16﴾
ما در آسمان برجهایى قرار دادیم؛ و آن را براى بینندگان آراستیم.
وَحَفِظْنَاهَا مِن كُلِّ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ
﴿17﴾
و آن را از هر شیطان رانده شدهاى حفظ کردیم؛
إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ
﴿18﴾
مگر آن کس که استراق سمع کند (و دزدانه گوش فرا دهد) که «شهاب مبین» او را تعقیب مىکند (و مىراند)
وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْزُونٍ
﴿19﴾
و زمین را گستردیم؛ و در آن کوههاى ثابتى افکندیم؛ و از هر گیاه موزون، در آن رویاندیم؛
وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ وَمَن لَّسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِينَ
﴿20﴾
و براى شما انواع وسایل زندگى در آن قرار دادیم؛ همچنین براى کسانى که شما نمىتوانید به آنها روزى دهید!
وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ
﴿21﴾
و خزائن همه چیز، تنها نزد ماست؛ ولى ما جز به اندازه معین آن را نازل نمىکنیم!
وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ
﴿22﴾
ما بادها را براى بارور ساختن (ابرها و گیاهان) فرستادیم؛ و از آسمان آبى نازل کردیم، و شما را با آن سیراب ساختیم؛ در حالى که شما توانایى حفظ و نگهدارى آن را نداشتید!
وَإنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَنُمِيتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ
﴿23﴾
« ماییم که زنده مىکنیم و مىمیرانیم؛ و ماییم وارث (همه جهان)!
وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنكُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ
﴿24﴾
ما، هم پیشینیان شما را دانستیم؛ و هم متاخران را!
وَإِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ
﴿25﴾
پروردگار تو، قطعا آنها را (در قیامت) جمع و محشور مىکند؛ چرا که او حکیم و داناست!
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ
﴿26﴾
ما انسان را از گل خشکیدهاى (همچون سفال) که از گل بد بوى (تیره رنگى) گرفته شده بود آفریدیم!
وَالْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ
﴿27﴾
و جن را پیش از آن، از آتش گرم و سوزان خلق کردیم!
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ
﴿28﴾
و (به خاطر بیاور) هنگامى که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشرى را از گل خشکیدهاى که از گل بدبویى گرفته شده، مىآفرینم.
فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ
﴿29﴾
هنگامى که کار آن را به پایان رساندم، و در او از روح خود (یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم، همگى براى او سجده کنید!»
فَسَجَدَ الْمَلآئِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ
﴿30﴾
همه فرشتگان، بى استثنا، سجده کردند...
إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى أَن يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ
﴿31﴾
جز ابلیس، که ابا کرد از اینکه با سجدهکنندگان باشد.
قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلاَّ تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ
﴿32﴾
(خداوند) فرمود: «اى ابلیس! چرا با سجدهکنندگان نیستى؟!»
قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ
﴿33﴾
گفت: «من هرگز براى بشرى که او را از گل خشکیدهاى که از گل بدبویى گرفته شده است آفریدهاى، سجده نخواهم کرد!»
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ
﴿34﴾
فرمود: «از صف آنها ( فرشتگان) بیرون رو، که راندهشدهاى (از درگاه ما!).
وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ
﴿35﴾
و لعنت (و دورى از رحمت حق) تا روز قیامت بر تو خواهد بود!»
قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ
﴿36﴾
گفت: «پروردگارا! مرا تا روز رستاخیز مهلت ده (و زنده بگذار!)»
قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ
﴿37﴾
فرمود: «تو از مهلت یافتگانى!
إِلَى يَومِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ
﴿38﴾
(اما نه تا روز رستاخیز، بلکه) تا روز وقت معینى.»
قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ
﴿39﴾
گفت: «پروردگارا! چون مرا گمراه ساختى، من (نعمتهاى مادى را) در زمین در نظر آنها زینت مىدهم، و همگى را گمراه خواهم ساخت،
إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ
﴿40﴾
مگر بندگان مخلصت را.»
قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ
﴿41﴾
فرمود: «این راه مستقیمى است که بر عهده من است (و سنت همیشگیم)...
إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ
﴿42﴾
که بر بندگانم تسلط نخواهى یافت؛ مگر گمراهانى که از تو پیروى مىکنند؛
وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ
﴿43﴾
و دوزخ، میعادگاه همه آنهاست!
لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ
﴿44﴾
هفت در دارد؛ و براى هر درى، گروه معینى از آنها تقسیم شدهاند!
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ
﴿45﴾
به یقین، پرهیزگاران در باغها(ى سرسبز بهشت) و در کنار چشمهها هستند.
ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِينَ
﴿46﴾
(فرشتگان به آنها مىگویند:) داخل این باغها شوید با سلامت و امنیت!
وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ
﴿47﴾
هر گونه غل ( حسد و کینه و دشمنى) را از سینه آنها برمىکنیم (و روحشان را پاک مىسازیم)؛ در حالى که همه برابرند، و بر تختها روبهروى یکدیگر قرار دارند.
لاَ يَمَسُّهُمْ فِيهَا نَصَبٌ وَمَا هُم مِّنْهَا بِمُخْرَجِينَ
﴿48﴾
هیچ خستگى و تعبى در آنجا به آنها نمىرسد، و هیچ گاه از آن اخراج نمىگردند!
نَبِّىءْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
﴿49﴾
بندگانم را آگاه کن که من بخشنده مهربانم!
وَ أَنَّ عَذَابِي هُوَ الْعَذَابُ الأَلِيمَ
﴿50﴾
و (اینکه) عذاب و کیفر من، همان عذاب دردناک است!
وَنَبِّئْهُمْ عَن ضَيْفِ إِبْراَهِيمَ
﴿51﴾
و به آنها از مهمانهاى ابراهیم خبر ده!
إِذْ دَخَلُواْ عَلَيْهِ فَقَالُواْ سَلامًا قَالَ إِنَّا مِنكُمْ وَجِلُونَ
﴿52﴾
هنگامى که بر او وارد شدند و سلام کردند؛ (ابراهیم) گفت: «ما از شما بیمناکیم!»
قَالُواْ لاَ تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ عَلِيمٍ
﴿53﴾
گفتند: «نترس، ما تو را به پسرى دانا بشارت مىدهیم!»
قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَى أَن مَّسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ
﴿54﴾
گفت: «آیا به من (چنین) بشارت مىدهید با اینکه پیر شدهام؟! به چه چیز بشارت مىدهید؟! سذللّه
قَالُواْ بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَكُن مِّنَ الْقَانِطِينَ
﴿55﴾
گفتند: «تو را به حق بشارت دادیم؛ از مایوسان مباش!»
قَالَ وَمَن يَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ
﴿56﴾
گفت: «جز گمراهان، چه کسى از رحمت پروردگارش مایوس مىشود؟!»
قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ
﴿57﴾
(سپس) گفت: «ماموریت شما چیست اى فرستادگان خدا؟»
قَالُواْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ
﴿58﴾
گفتند: «ما به سوى قومى گنهکار ماموریت یافتهایم (تا آنها را هلاک کنیم)!
إِلاَّ آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ
﴿59﴾
مگر خاندان لوط، که همگى آنها را نجات خواهیم داد...
إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِينَ
﴿60﴾
بجز همسرش، که مقدر داشتیم از بازماندگان (در شهر، و هلاکشوندگان) باشد!»
فَلَمَّا جَاء آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ
﴿61﴾
هنگامى که فرستادگان (خدا) به سراغ خاندان لوط آمدند...
قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ
﴿62﴾
(لوط) گفت: «شما گروه ناشناسى هستید!»
قَالُواْ بَلْ جِئْنَاكَ بِمَا كَانُواْ فِيهِ يَمْتَرُونَ
﴿63﴾
گفتند: «ما همان چیزى را براى تو آوردهایم که آنها ( کافران) در آن تردید داشتند (آرى،) ما مامور عذابیم)!
وَأَتَيْنَاكَ بَالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ
﴿64﴾
ما واقعیت مسلمى را براى تو آوردهایم؛ و راست مىگوییم!
فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلاَ يَلْتَفِتْ مِنكُمْ أَحَدٌ وَامْضُواْ حَيْثُ تُؤْمَرُونَ
﴿65﴾
پس، خانوادهات را در اواخر شب با خود بردار، و از اینجا ببر؛ و خودت به دنبال آنها حرکت کن؛ و کسى از شما به پشت سر خویش ننگرد؛ مامور هستید بروید!»
وَقَضَيْنَا إِلَيْهِ ذَلِكَ الأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَؤُلاء مَقْطُوعٌ مُّصْبِحِينَ
﴿66﴾
و ما به لوط این موضوع را وحى فرستادیم که صبحگاهان، همه آنها ریشهکن خواهند شد.
وَجَاء أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ
﴿67﴾
(از سوى دیگر،) اهل شهر (از ورود میهمانان با خبر شدند، و بطرف خانه لوط) آمدند در حالى که شادمان بودند.
قَالَ إِنَّ هَؤُلاء ضَيْفِي فَلاَ تَفْضَحُونِ
﴿68﴾
(لوط) گفت: «اینها میهمانان منند؛ آبروى مرا نریزید!
وَاتَّقُوا اللّهَ وَلاَ تُخْزُونِ
﴿69﴾
و از خدا بترسید، و مرا شرمنده نسازید!»
قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعَالَمِينَ
﴿70﴾
گفتند: «مگر ما تو را از جهانیان نهى نکردیم (و نگفتیم کسى را به میهمانى نپذیر؟!»
قَالَ هَؤُلاء بَنَاتِي إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ
﴿71﴾
گفت: «دختران من حاضرند، اگر مىخواهید کار صحیحى انجام دهید (با آنها ازدواج کنید، و از گناه و آلودگى بپرهیزید!)»
لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ
﴿72﴾
به جان تو سوگند، اینها در مستى خود سرگردانند (و عقل و شعور خود را از دست دادهاند)!
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ
﴿73﴾
سرانجام، هنگام طلوع آفتاب، صیحه (مرگبار -بصورت صاعقه یا زمینلرزه-) آنها را فراگرفت!
فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ
﴿74﴾
سپس (شهر و آبادى آنها را زیر و رو کردیم؛) بالاى آن را پایین قرار دادیم؛ و بارانى از سنگ بر آنها فرو ریختیم!
إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ
﴿75﴾
در این (سرگذشت عبرتانگیز)، نشانههایى است براى هوشیاران!
وَإِنَّهَا لَبِسَبِيلٍ مُّقيمٍ
﴿76﴾
و ویرانههاى سرزمین آنها، بر سر راه (کاروانها)، همواره ثابت و برقرار است؛
إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّلْمُؤمِنِينَ
﴿77﴾
در این، نشانهاى است براى مؤمنان!
وَإِن كَانَ أَصْحَابُ الأَيْكَةِ لَظَالِمِينَ
﴿78﴾
«اصحاب الایکه» ( صاحبان سرزمینهاى پردرخت قوم شعیب) مسلما قوم ستمگرى بودند!
فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِينٍ
﴿79﴾
ما از آنها انتقام گرفتیم؛ و (شهرهاى ویران شده) این دو ( قوم لوط و اصحاب الایکه) بر سر راه (شما در سفرهاى شام)، آشکار است!
وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ
﴿80﴾
و «اصحاب حجر» ( قوم ثمود) پیامبران را تکذیب کردند!
وَآتَيْنَاهُمْ آيَاتِنَا فَكَانُواْ عَنْهَا مُعْرِضِينَ
﴿81﴾
ما آیات خود را به آنان دادیم؛ ولى آنها از آن روى گرداندند!
وَكَانُواْ يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ
﴿82﴾
آنها خانههاى امن در دل کوهها مىتراشیدند.
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ
﴿83﴾
اما سرانجام صیحه (مرگبار)، صبحگاهان آنان را فرا گرفت؛
فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَكْسِبُونَ
﴿84﴾
و آنچه را به دست آورده بودند، آنها را از عذاب الهى نجات نداد!
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَةَ لآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ
﴿85﴾
ما آسمانها و زمین و آنچه را میان آن دو است، جز بحق نیافریدیم؛ و ساعت موعود ( قیامت) قطعا فرا خواهد رسید (و جزاى هر کس به او مىرسد)! پس، از آنها به طرز شایستهاى صرفنظر کن (و آنها را بر نادانیهایشان ملامت ننما)!
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ
﴿86﴾
به یقین، پروردگار تو، آفریننده آگاه است!
وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ
﴿87﴾
ما به تو سوره حمد و قرآن عظیم دادیم!
لاَ تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ
﴿88﴾
(بنابر این،) هرگز چشم خود را به نعمتهاى (مادى)، که به گروههایى از آنها ( کفار) دادیم، میفکن! و بخاطر آنچه آنها دارند، غمگین مباش! و بال (عطوفت) خود را براى مؤمنین فرود آر!
وَقُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ
﴿89﴾
و بگو: «من انذارکننده آشکارم!»
كَمَا أَنزَلْنَا عَلَى المُقْتَسِمِينَ
﴿90﴾
(ما بر آنها عذابى مىفرستیم) همان گونه که بر تجزیهگران (آیات الهى) فرستادیم!
الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ
﴿91﴾
همانها که قرآن را تقسیم کردند (؛آنچه را به سودشان بود پذیرفتند، و آنچه را بر خلاف هوسهایشان بود رها نمودند)!
فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِيْنَ
﴿92﴾
به پروردگارت سوگند، (در قیامت) از همه آنها سؤال خواهیم کرد...
عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ
﴿93﴾
از آنچه عمل مىکردند!
فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ
﴿94﴾
آنچه را ماموریت دارى، آشکارا بیان کن! و از مشرکان روى گردان (و به آنها اعتنا نکن)!
إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ
﴿95﴾
ما شر استهزاکنندگان را از تو دفع خواهیم کرد؛
الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللّهِ إِلهًا آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
﴿96﴾
همانها که معبود دیگرى با خدا قرار دادند؛ اما بزودى مىفهمند!
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ
﴿97﴾
ما مىدانیمسینهات از آنچه آنها مىگویند تنگ مىشود (و تو را سخت ناراحت مىکنند).
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ
﴿98﴾
(براى دفع ناراحتى آنان) پروردگارت را تسبیح و حمد گو! و از سجدهکنندگان باش!
وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ
﴿99﴾
و پروردگارت را عبادت کن تا یقین ( مرگ) تو فرا رسد!